- فصلهای کشدار
- فصلهای خیلی کوتاه یا بهتر است بگم، شبهای کوتاه
- فصلهای کوتاه
- اتصالات نامرئی
- ما لحنهایی از بهشت شنیدیم و به خاطر سپردیم
- سالهای نارنجی
- باز سرم گشت مست هیچ مگو دست دست باقی این بایدت رو شب و فردا تعال
- کجا رویا تمام میشود
- گو نام ما ز یاد به عمداً چه میبری؟! خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
- اگر غم لشکر انگیزد، که خون عاشقان ریزد، من و ساقی بدو تازیم و بنیادش براندازیم
آخرین مطالب
امکانات وب
من اصلن عصبانی نیستم چون هرچقدرم مهم باشه و مسئله‌ی پیدا کردن به قول معروف آدمی برای تمام فصول بازم انقدری ککم نمیگزد که قدمی به سمتش بردارم. سوژه‌های من هر روز و هر روز قدیمی تر میشن و یه وقتایی خندم میگیره از اون همه حرف‌های عاشقانه‌ایی که نوشتم و حالا که نگاه میکنم توهمی بیش نبوده.
البته حتی این هم حس واقعی من نیست و تنها زره بیرونی است جهت آمادگی برای لگدمال کردن. حالا میخواد هرچی باشه.
The land of nada...ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 104 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 17:55
احساس میکنم بعد این همه تلاش های پوچ قابلیت اینو دارم که یک شبه همه چی رو به گه بکشم. خیلی حرفه که تا الان کاری نکردم.
The land of nada...
The land of nada...
ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 120 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 17:55
Hours by hours pass, i haven't gotten any sleep. Shit... what time is it. Is 6 am too soon to get drunk and walk the streets for a purpose cause i do have a purpose. Remember last night. It's a new ga The land of nada...
ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 116 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 17:55
من نمیدونستم ادما میتونن انقدر بدبخت بشن. انقدر که تحریف واقعیت براشون در طول روز بصورت ناخودآگاه بشه عادت و این چندگانگی رو حتی نتونن تشخیص بدن. منظورم از بدبخت لزوما تو هستی که هنوز نمیدونی بیمار اص The land of nada...
ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 115 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 17:55
زندگی تو رنگ و بوی خودشو داره. این من بودم که تو این تاریکی دنبال کورسوی نوری میگشتم. The land of nada...
ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 122 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 17:55
از منفعل نبودن و دست انداختن به عادت های قبلی حرف میزنه. چرت و پرت میگه و منم میدونم اینکه آدم بخواد صب تا شب مچاله شه گوشه‌ی تختش ربطی به انگیزه‌ی یه گهی شدن نداره. به تو هم ربطی نداره. The land of nada...
ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 139 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 17:55
دیر فهمیدی. همیشه دیره. خیلی دیر. واسه دیدن، واسه سلام کردن، واسه خدافظی، واسه یک لحظه درنگ که نکنه اشتباه میکنیم. اینجوری بوده همیشه. تا جایی که یادم میاد من کشوندمش تا خط پایان. اگه به تو بود که باید ماه ها درگیر کثافت دور و برمون میشدیم. غرق شدی، کور شدی و این همه راه مونده. خواستم بگم تحمل کن یکم دیگه راه بیا. میرسیم به روزای خوبش. دروغ نمیگم. من مثه تو نیستم. فقط چیزی نگفتم. The land of nada...
ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 106 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 17:55
My responsibility or yours. I felt a burden to not fuck up and it was up to me. Not that I divide everyone into good and bad categories but I still feel it right in my chest and I won't judge. There The land of nada...
ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 123 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 17:55